سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس در آنچه فراگرفته نیک بیندیشد، دانشش را استوار کرده است و آنچه را نفهمیده بفهمد . [امام علی علیه السلام] 
»» برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کردهایم؟

دختران و زنان در آفرینش امت واحده اسلام و تشکیل حکومت جهانی موعود، جایگاهی ویژه دارند تا آنجا که تعدادی از یاران راستین حضرت بقیة الله الاعظم (عج)، زنان با ایمان خواهند بود. تقابل و چالش‌های زندگی دختران و زنان دهکده جهانی با معیارهای حکومت آسمانی موعود آخرالزمان، تقابل الهی زیستن و شیطانی زیستن است. در عصر کنونی فراز و نشیب‌های فراوانی، فراروی دختران و زنان است. آنان باید مراقب باشند تا در ورطه‌ى ایسم‌ها و نحله‌ها و گرایش‌های فکری شیطان گرفتار نگردند. تمسک به وحی و حفظ اصالت و هویت، عناصر حفظ کرامت و شرافت دختران و زنان در حکومت جهانی موعود است. عناصری که در همه زمان‌ها و زمین‌ها از حقیقت وجودی و شرافت و کرامت دختران و زنان پاسداری می‌کند.

برای دختران و زنان در حکومت جهانی موعود چه کرده‌ایم؟

 در دیدار زنان با مقام معظم رهبری در روز زن، ایشان هیچ موقع به این صراحت نسبت به خلأهایی که درباره بحث زنان است، اشاره نکرده بودند. حتی برای کسانی هم که دنبال حذف نگاه دین نسبت به زن هستند، خیلی شگفت‏آور بود. ایشان در این دوران - که طبیعتاً تحولات سمت و سوی اسلامی گرفته، نه سمت و سوی ساختارشکنی و براندازی - این مسئله را مطرح فرمودند. ما درباره بحث زنان در فقه چه باید بکنیم!؟ در کجای راه هستیم؟ اگر بگوییم تا الان الگوی حکومتی نداشتیم، این حرف درستی است؛ اما به هر حال سه دهه را هم پشت سر گذاشتیم. آیا اصلاً شما انگیزه‏ای در نزد نخبگان جامعه، اساتید دانشگاه و فقیهان ما برای این که بخواهند در ده یا بیست سال آینده، موانع را برطرف کنند، می‌بینید؟

ببینید من نه آن جریان سلفی‏گری حاکم بر بعضی از جریان‏های علمی و فقهی را قبول دارم و تأیید می‏کنم، نه جریان‏های فمنیستی را که معتقد است به این که: «فقه ما را مردان نوشتند، پس با نگاه مردانه نگاشته شده است.» فمنیست‌ها در مورد انجیل حتی معتقد بودند باید یک انجیل جدید نوشته شود، چون این انجیل را حواریون نوشتند و حواریون همه مرد بودند! من هیچ کدام از این جریان‌ها را قبول ندارم، اما درباره‌ى برخی نیازمندی‌های زنان که به دلیل عدم ابتلاء دیده نشده، باید بحث شود.

بخشی از فقه، موضوع‏شناسی است. تا مبتلا به موضوع نشویم، پاسخی هم برای آنان نمی‌یابیم. شاید نه این‌که دین پاسخی ندارد، بلکه این خلأ احساس نشده است. ما در رابطه با قانون مدنی خودمان نیاز به بازنگری داریم. خلأ نداریم، اما زمینه‏های اجرایی سالم و حمایت‏های اجرایی وجود ندارد؛ مثل بحث مهریه، بحث شروط ضمن عقد، بحث نفقه و خیلی از این مباحثی که مربوط به حقوق زنان است. در بحث کار، قوانین کار، بین زنان و مردان برابری‌هایی وجود دارد و ما خیلی هم افتخار می‌کنیم که برای کار قانون مساوی داریم! بحث قانون کار عملاً به ضرر مادرهاست. همین بحث شش ماهه مرخصی زایمان خانم‏ها که در بازنگری قانون انجام گرفت، می‌شد زودتر از این هم به این قانون رسید و در یک بازنگری زودتر، این خلأها را پر کرد.

پرداختن اساتید و فقها به موضوعات نو برای پرکردن خلاءها امری است که به صورت طبیعی عزم دین‌داران و دلسوزان را می‌طلبد، اما فکر نمی‌کنید ما در پرداختن به این موضوع، خیلی متأخّر هستیم و همین تأخیر در شناخت موضوعات باعث رویکرد بعضی از زنان مسلمان به این سمت شده است؟ در حقیقت وجود این خلاءها، باعث رونق الگوهای جهانی غرب شد و بر این اساس مجبور شده‌ایم به اموری تن بدهیم که غرب می‌پسندد. علاوه بر این توان مضاعفی لازم است تا الگوی غربی تثبیت شده و جا افتاده را حذف و الگوی اسلامی را جایگزین آن کنیم. در حالی که اگر ما زودتر به این موضوع دست پیدا می‏کردیم و سریع موضوع و حکم آن را می‏شناختیم و کار را جلو می‏بردیم، دیگر آن الگو نمی‌توانست در خانه ما ساکن شود که بعد ناچار به حذف آن شویم. پس، در واقع در بحث شناخت موضوع، تأخیر داریم. علتش چیست؟

 مقام معظم رهبری در صحبت اخیرشان که تکمیل صحبت‏های قبلی‏شان است، تاکید فرمودند که خود زنان در این عرصه باید پیش‏گام باشند. حتی در دیداری که با خواهران حوزه داشتند، این مسئله را فرمودند که «خود شما باید در رابطه با موضوعات پیش‏گام بشوید و بخواهید». در رابطه با تصویب کنوانسیون زنان در مجلس ششم، ما جزو مخالفان بودیم. در این جریان سه گروه بودند: یک عده می‏گفتند کاملاً باید به کنوانسیون بپیوندیم. یک عده‏ای می‏گفتند مشروط بپذیریم، یک عده‏ای هم می‏گفتند مطلقاً نپذیریم. به گروه اول گفتیم استدلال شما برای پذیرش چیست؟ نظر شما که به هر حال انسان‌‏های متدین و مسلمانی هستید، با توجه به این همه شرایط که از جمله بیش از 60 مورد فقط مخالفت با مبانی حضرت امام دارد، چیست؟ اینها گفتند که این همه سال از انقلاب گذشت، هیچ کاری نکردند. لااقل بگذارید کنوانسیون را امضاء کنیم تا شاید از این طریق بتوانیم تحولی در جریان زنان ایرانی ایجاد کنیم. می‏خواهم بگویم الان فکری در جامعه هست که معتقد است از طریق مجامع بین‏المللی و کنوانسیون‏های بین‏المللی باید به داخل کشور فشار وارد کنیم تا اینها نسبت به این مسئله هوشیار شوند.

 علتش چیست؟

 آنها معتقدند که جریان‏های همگرا در داخل کشور، جریان‏های بیداری در رابطه با مسئله زنان نیستند.

 این حرف‏شان را قبول دارید؟!

من خودم در آن جریان، جزو مخالفان الحاق به کنوانسیون بودم. این بحث را قبول ندارم. من معتقدم به این که هوشیاری‏های داخلی در رابطه با خود زنان باید باشد. در انقلاب فرهنگی معتقد بودیم باید انقلاب دیگری بر پا شود. باز هم در این زمینه باید یک عزم ملی و یک حرکت انقلابی صورت گیرد. من معتقدم که همین حرکت و جنبش باید در درون صورت گیرد، منتها حرکت آن خیلی کند است. باید بر سرعت این جریان افزوده شود. ابزارهای حمایتی ما از قانون باید تأمین شود. الان قوانین خوب تصحیح می‏شود. قاضی حکم می‏دهد و حکمش برای اجرا نافذ است، اما شما ببینید در اجرای احکام چه مراحل و چه قدر کندی‏ها و موانع وجود دارد که باید آنها را برطرف کنیم. در بحث‏های فرهنگی هم همین طور. شما در مقابل جریان‏های واگرا و تضعیف‏کننده، چند فیلم در رابطه با جریان‏های همگرا می‌توانید مثال بزنید؟ در رابطه با بحث حقوق زنان، اصلاً به تعداد انگشتان دستتان می‏توانید مثال بزنید!؟ من که یادم نمی‏آید، اگر شما بیشتر در جریان هستید، بگویید چه قدر ما کار کردیم که با مسئله استیفای حقوق زنان، طلب حقوق زنان از دیدگاه اسلام و از دیدگاه جریان‏های همگرا، ایجاد حرکت و ایجاد جنبش کند. ولی آنها آمدند این کار را کردند، اما از بُعد منفی. بخش رسانه‏ای ما در بخش زنان 80 درصد دست جریان‏های واگراست. هیچ فرقی نمی‏کند حتی در تلویزیون، ما تصویری که داریم در نگاه مخاطب ایجاد می‏کنیم، از دیدگاه جریان واگرا و از نگاه منفی است. چند سال قبل در تلویزیون خودمان، فیلم «خانه سبز» را داشتیم که آیه قرآن «الرجال قوّامون علی النساء» را به راحتی زیر سؤال می‌برد. آقایی می‏آمد می‏گفت که رئیس باش، اما ریاست نکن! یعنی خیلی راحت این را می‏گفت. هیچ کس هم نمی‏آمد نقد و بررسی کند. هیچ کس هم نیامد بگوید که آقا این چه فیلمی بود که شما ساختید! ببینید چقدر راحت جریان فمنیسم را به خورد مردم می‏دهیم! در طنز ماه مبارک رمضان نیز این مسئله پخش شد؛ خیلی هم مورد نقد و بررسی قرار نگرفت.

 طبیعت قوانین مدنی و قضایی ما این است که جوهره و ذاتش مبتنی بر قوانین غربی و به‌ویژه فرانسه نوشته شده است. تبدیل این جوهره و ذات، زمان بلندی را می‏طلبد. حتی قوه قضائیه که یک مجتهد مسلّم در رأس آن نظارت جدی دارد و شورای عالی قضایی که در آن فقها کار جدی‏ای را دنبال می‏کنند، هنوز نتوانسته‌اند یک بخشی را با قوانین و احکام قضایی اسلام تطبیق بدهند. فکر می‌کنید این بازنگری باید در نگاه باشد یا در مصادیق؟

 در جریان‏های غرب، گرایش‏های مختلف فمنیستی روی جریان خاص متمرکز می‏شوند، مثلاً فمنیسم لیبرال می‏گوید اگر قانونی تغییر کند و حمایت وجود داشته باشد، وضعیت زنان خوب می‏شود. فمنیسم رادیکال می‏گوید اگر شما پدرسالاری را از بحث خانواده‏ها و محیطهای زنانه بردارید، مشکلات زنان حل می‏شود. فمنیسم سوسیال می‏گوید اگر بحث اقتصاد و برابری حل شود، مشکلات زنان حل می‏شود. هر کدام اینها در نقد و بررسی این جریان‏های فمنیستی دچار مشکلاتی هستند؛ حتی در جریان فمنیسم پست‏مدرنیسم. ما دو تا راه را پیشنهاد می‏کنیم؛ اول این که تحلیل، تبیین و دریافت ما باید از وحی روشن باشد. یکی از بزرگترین مشکلات، این است که نمی‌دانیم جایگاه قوانین اسلامی ما کجاست؟ قرآن و سنت برای این مشکل امروز جامعه ما بالاخره یا جواب می‏دهد، یا جواب نمی‏دهد. چه راه حلی را برای شما پیاده می‏کند؟ شما قواعد فقهی را وقتی می‏خوانید، می‏گویید قواعد فقهی راهگشا است. اکنون این کلیدها در باب مسائل زنان این قفل‏ها را باز نمی‌کند و مشکلات را مرتفع نمی‌سازد، چون اصلاً نیامدیم در این عرصه وارد بشویم.

 بحث دوم این که ما در طراحی الگو باید به روز باشیم. یک وقت می‏خواهیم الگو برای زن مسلمان ایرانی بدهیم با اختصاصات شرایط بومی، جغرافیایی و بافت فرهنگی خودش؛ یک وقت می‏گوییم طراحی الگو برای زنان مسلمان جهان. مگر نمی‏گوییم ما می‏خواهیم به سوی جهانی‌شدن حرکت بکنیم، حکومت جهانی از آن ماست، «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون». این «عبادی الصالحون» یعنی مردم مسلمان آزاده دنیا. حالا عبادی الصالحون برنامه و الگو ندارند؟ نیمی از این عبادی‏الصالحون زنان جامعه هستند. چه برنامه‏ای برایشان داشتید؟ چه طراحی‏ای کردید؟ کجا ظرفیت‏های آنها را شناختید؟

شما بحث حجاب را مطرح می‌کنید. به یک خانم آفریقایی می‌گویید: «یک مقنعه‏ای می‏زنی، یک روپوش هم می‏پوشی و یک چادر پنج شش متری هم به سر می‏کنی.» خوب این بنده خدا که از اسلام فرار می‌کند! در آن فضای گرم آنجا، اصلاً یک چنین طراحی را قبول ندارد. می‏گوید خدا خیرتان بدهد، اگر دین شما این قدر به زنان سخت گرفته، من اصلاً مسلمان نباشم، خیلی بهتر است. دارم جزیی را مثال می‏زنم که تعمیم به کل پیدا کند. بالاخره برای این خانم آفریقایی هم باید الگوی حجاب اسلامی طراحی شود. حضور اجتماعی فعال برای زنان و خانواده‌ى مسلمان هندی که هنوز بافت سنتی مردسالاری در خانواده‏اش حاکم است، چگونه است!؟ باید این را طراحی بکنیم. دو طراحی داریم: یکی طراحی بومی است. مشکل زن بنگلادشی، زن عراقی، زن آمریکایی، زن فرانسوی با مشکل زن ایرانی یکی نیست. بخشی از الگوها قسمت ثابت طراحی ماست، مثل همان بحث حجاب، بحث حقوق نامساوی بین زن و مرد. اینها برگرفته از شریعت هستند و ثابت هم هست. برای همه جا یک جور است و قابل تغییر نیست، اما چگونگی اجرا و حمایت آن قابل تغییر است. مشکل مهریه را هنوز نتوانستیم حل کنیم. یک مدت مردها را فرستادیم زندان، هزینه دولت رفت بالا بعد آزاد شدند که مهریه را بدهند، یک ماه مهریه دادند، ماه دوم فرار کردند. نیامدیم حمایت کنیم. سرانجام گفتند حالا همین است، بالاخره با همدیگر مصالحه کنید و با هم کنار بیایید. شما یک، دو، سه، چهار، پنج موضوع را کنار هم بگذارید، می‏شود ده تا موضوع. همین ده تا موضوع بالاخره طراحی می‏خواهد.

قطعاً فلسفه حضور آن پنجاه زن در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)، باید همین باشد که این موضوعات بررسی شود. این پنجاه نفر خانمی که حضرت را یاری می‌دهند، کسانی هستند که قدرت اداره و تحلیل و استنباط در موضوعات دارند.

 حتماً همین‌طور است.

آیا فکر نمی‌کنید طرح مباحثی هم‌چون مهریه، حق طلاق، نفقه، شروط ضمن عقد و موارد دیگر مخصوص جغرافیای خاص ما نیست و اگر در آفریقا یا در اروپا و آمریکا و آسیای دور مطرح شود، موضوعاتی را در ذیلش می‏آورد که چالش‏ها و تعارض‏های جدی با سنت و کتاب الله پیدا می‏کند؟ شما به شروط ضمن عقد اشاره داشتید. از یک جهاتی حقوق اولیه زنان در این شروط تأمین می‏شود، ولی از طرفی هم تبعات، مباحث و عوارضی را به دنبال خودش می‌آورد. مواردی هم‌چون تسلط زنان بر مدیریت زندگی مرد، حتی تحت الشعاع قرار دادن اداره زندگی، بی‌جهت بودن نفقه و ولایت‌گریزی زنان. این مباحث در واقع امنیت و آسایش روانی را تا حدود زیادی در خانواده متزلزل می‌کنند. یقیناً این تعارضات و چالش‏ها را، آن پنجاه نفر با حضورشان در کنار حضرت حل می‌کنند. اما تا آن زمان چه زمینه‏سازی باید انجام شود؟ نقاط چالش‏زای این بحث را چگونه باید بررسی کنیم؟ موضوعات آن را چگونه استخراج و حل کنیم؟

 با نگاه جهانی، ما به یک دعوت و تشکیل کنفرانس، جهت همبستگی زنان مسلمان جهان نیاز داریم. ما الان کنوانسیون را رد می‏کنیم. بسیاری از این نشست‌ها مانند همین نشست پکن، کمیسیون سازمان ملل، کمیسیون زنان سازمان ملل متحد و مصوبات آن را رد می‏کنیم و قبول نداریم. چون بحث‌هایش به انحراف می‏رود و مصوباتش تا همین چند وقت پیش، به بحث هم‏جنس‏گرایی رسید. حرف من این است که ما باید در رابطه با همبستگی زنان مسلمان و تبیین منشور زن مسلمان جهان گام برداریم. گرچه گام‏های اولیه‏ای در این زمینه برداشته شده و ما در رابطه با زنان مسلمان جهان نشست‌هایی داشتیم. اگر معتقدیم ایران ام‏القراست، اگر معتقدیم به این که انقلاب اسلامی متکفل زمینه‌ى جهانی‏سازی و فراهم نمودن زمینه‏های اصلاحات جهانی هست، باید در این مسیر پیش برویم. ما از اشتراکات ویژه‌ای با زنان دنیا برخورد‌اریم. خود همین بحث دین‏خواهی، استیفای حقوق زنان، بحث این که زنان آزاده دنیا در مقابل استفاده ابزاری و سوءاستفاده‏های جنسی نیاز به حمایت دارند و ستم نوین جنسی که علیه آنان در حال شکل‌گیری و تقویت است، از نقاط مشترک بین تمام زنان جهان است. ما حتی روی مشترکات هم نیامدیم کار کنیم و شعار بدهیم.

باتوجه به اینکه مباحث و مشکلات زنان بیش‌تر در دانشگاه‌ها و محیط‌های خارج از حوزه از قبیل انتشار روزنامه و بیانیه و کتاب و تشکیل انجمن و فراکسیون مطرح می‌شود، پیوند نهاد حوزه با دانشگاه را در این زمینه چگونه بررسی می‌کنید؟

 اگر اجازه بفرمایید، من صراحتاً بگویم، ولو بعضی‏ها نپسندند. حوزه‌های علمیه خواهران به هیچ وجه احساس دردمندی درباره مسایل و مشکلات زنان ندارند. تا دردمند نباشی، به دنبال درمان نمی‏گردی. متأسفم که این را می‏گویم و حاضرم در این رابطه مباحثه کنم که حوزه‏های علمیه خواهران اصلاً دردمندانه در این رابطه برخورد نکردند. حتی در آن جریان کنوانسیون، شاید به عدد انگشتان دست ما توانستیم مخالفت‏های خودمان را در حوزه ابراز بکنیم. به هر حال باید یک پیوندی برگزار شود. چون بحث‏های بنیادی و فکری خوبی در حوزه‏ها وجود دارد، من این را تأیید می‌کنم؛ یعنی الان یک پتانسیل قوی فکری در حوزه وجود دارد. من به این اعتقاد ندارم که امور زنان را فقط زنان باید انجام بدهند، نه؛ فرقی نمی‏کند. جریان فکری حمایت از این موضوع، بین آقایان و خانم‏های حوزوی وجود دارد و این حساسیت ایجاد شده است. منتها تشکل واحدی که بخواهد اینها را حمایت کند و جهت بدهد، هنوز به وجود نیامده است. توقع ما این بود در دولت فعلی، دفتر امور زنان گامی بسیار بلند بردارد. در حال حاضر یونیفرم زنانه مشکل ما نیست یا تهیه مدل لباس‏های سنتی مشکل زنان ما را حل نمی‏کند. من یادم است در جریان قبلی، پشت یکی از این مجله‏ها عکس خانم سوارکاری از عشایر چاپ شده و نوشته بود: «زنان عشایر به سوارکاری می‏اندیشند». آیا واقعاً همه مشکلاتمان حل شده و فقط همین مورد مانده است؟ من احساس می‏کنم این رفرمی را که در بحث‏های لیبرالیسم با آنها مخالفت می‏کردیم، خودمان الان به آن مبتلا شدیم؛ یعنی فکر می‏کنیم همه‏اش این طوری باید کار کنیم.

نقش دولت را در موارد بالا چه می‏دانید؟ به خصوص نقش دست اندرکاران اصلی و موثّر دولت را؟

افراط و تفریط. جریان دولت قبلی به صورت افراطی به جریان زنان پرداخت و خودش باعث مشکلاتی در رابطه با زیاده‏خواهی زنان و نابجا خواستن شد و حرکت‏هایی ایجاد شد که بعضاً در سمت و سوی همان حرکت‏های غربی و آبی روی آتش بود. در جریان فعلی، آن قدر ما نسبت به مباحث زنان بی‏توجه هستیم که به جریان‏های بسیار نادر رسیده‌ایم که مثلاً یونیفرم برای همه خانم‏های اداری طراحی می‏کنیم. من خیلی مدعی نیستم، ولی بروید کارنامه مباحث زنان را در این دو سال بررسی کنید. شعار قبلی‏ها فقط محوریت و توسعه در زمینه زنان بود که آن را گرفتیم. یک بخشی از آن کار، خوب هم بود، ولی شعار دولت فعلی را نمی‏دانم چیست؟

در گزارش قبلی که خانم شجاعی به سازمان ملل رفتند، در راستای همان توسعه گفتند که ما این مقدار زنان مدیر داریم، این قدر به تعداد نمایندگان افزودیم، این قدر ایجاد اشتغال در رابطه با زنان داشتیم، این قدر تعداد قبولی زنان را در دانشگاه بالا بردیم و... همین طور در بحث توسعه، آمار و ارقام دادند. حالا ما می‏خواهیم آمار بدهیم! چه آماری؟ می‏خواهم بگویم که در رابطه با حفظ ارزش‏ها و بازگشت به هویت اصیل چه کردیم؟ در مسئله دانشگاه‏ها چه کار کردیم؟ سهمیه زنان را کم کردیم که خوب این هنر نبود، اگر توانستیم این را برگردانیم به آن جریان درست و صحیح خودش هنر کردیم. در رابطه با مسئله مشاغل زنانه چه کار کردیم؟ خیلی مهم است. الان کارگردانان فیلم‏های سینمایی و سریال‏ها بیایند یکی یکی به ما بگویند که در رابطه با زنان چه کردیم. ما اصلاً کند شدیم. همین که ایستایی نداریم، خوب است؛ منتها در رابطه با جریان رو به رشد و پیش‏رونده غرب، کند کار کردن یعنی درجا زدن، در جا زدن یعنی عقب ماندن، یعنی بازگشت به قبل. ما سرعت می‏خواهیم.

چرا این دهکده جهانی را شما دارید نادیده می‏گیرید؟ آنها برای تحقق دهکده جهانی رو به جلو حرکت می‌کنند. در این دهکده مردان و زنان را هر کدام به شکلی به تسخیر خودشان در می‌آورند. ما برای حکومت موعود جهانی خودمان، چه قدر مردان و زنان را جلب کرده‏ایم؟ ما چه قدر اصلاحات کرده‌ایم؟ آنها می‏گویند ما برای خودمان یک اصلاحات می‏کنیم. یورو درست کردیم تا پول و اقتصادمان را یکسان کنیم و بعد هم حکومت‏هایمان را. ما چه کردیم؟ مگر ما مدعی نیستیم حکومت جهانی از آن ماست، مثلاً در بخش زنان چه کار کردیم؟ حرکت خوب و امیدبخش هست، ولی کند است.

اشاره‏ای به دهکده جهانی کردید. خودتان بهتر می‏دانید در این دهکده قرار است همه فرهنگ‏ها یکدست شود و همه خانم‏ها و آقایان در دنیا یک‌گونه فکر کنند. وظیفه یکدست کردن اصطلاحات و تعریف‏های زندگی را، چه در خانواده، چه در معیشت، چه در اقتصاد، چه در فرهنگ و چه در روابط اجتماعی، متأسفانه هالیوود برای ما تنظیم کرده است، حتی در جامعه ایرانی و اسلامی خودمان. اگر بخواهیم برای بچه مدل اتاق طراحی کنیم، همان مدلی را انتخاب می‏کنیم که کارتون و فیلم هالیوود تنظیم کرده است. روابط بین زن و مرد حتی روابط عاطفی، اجتماعی، خانواده، خواستگاری‏ها، ازدواج‏ها تمام این تعاملات را متأسفانه رمان‏ها و به تبع آن هالیوود با فیلم‏های سینمایی و کارتون‌های خودش دارد تنظیم می‏کند. هالیوود و در واقع کدخدایان این دهکده جهانی دارند این مدل را فراهم و تنظیم می‏کنند. شما چگونه این شاخصه‌ها را به دختران و زنان معرفی کنید؟

 بخش عمده‏اش بریده شدن است، یعنی تحت عنوان دختران امروز و زنان امروز، یک شعاری دارد مطرح می‏شود که مراد آن بریده شدن از همه فرهنگ‏ها و سنت‏های گذشته به صورت مطلق است؛ بدون در نظر گرفتن همان ارمغان‏های اصیلی که از گذشته جزو میراث کهن ما هست و باید آن را حفظ کنیم. ما ظرف‏های عتیقه را در موزه‏ها نگه می‏داریم، اما فرهنگ اصیل خودمان را می‏شکنیم و با آن مبارزه و از خاطره‏ها هم محو می‏کنیم. این حرکت اول‏شان است. بریده شدن نسل امروز از نسل گذشته و دیروز از همه چیز آن، حتی از دین و نوع دین‏خواهی.

حرکت دوم این است که متأسفانه ما چون نیامدیم یک پالایشی در فرهنگ گذشته خودمان انجام بدهیم، حتی در فرهنگ دینی‏مان، مثلاً نیامدیم خرافه‏زدایی کنیم و ارزش‏های اصیل را به صورت زلال و پاک و به زبان امروز به نسل جدیدمان عرضه کنیم. به همین دلیل بحث دین‏ستیزی از مواردی است که امروز جهان غرب دارد آن را عرضه می‏کند. مهم‏ترین اینها و در رأس آن، بحث و واژه آزادی با تعریف غلط آن است که تحت عنوان آزادی و آزادی‏خواهی نسل امروز ما را تهییج می‏کند. بنابراین، در تمامی زمینه‌ها آزادی مطلق داشتن نتیجه‌اش این است که در نهاد خانواده ما، ولایت‏گریزی را به جوان‏ها و زنان عرضه می‏کند. شما الان می‏بینید ولایت پدر نه در مورد بچه‏ها و نه در مورد زن اعمال می‏شود. پاپ قبلی در یکی از روزهای گرامی‌داشت سالروز خانواده اعلام کرده بود بیایید تمدن عشق را برپا کنیم و آن همین بحث احیاء خانواده و مسئله ازدواج تحت عنوان تمدن عشق بود که مطرح کرد.

یکی از چیزهایی که در الگوها برای ما مطرح می‏شود، اولویت‏بندی است؛ یعنی همان شرایطی که در باب ظرفیت‏ها و محدودیت‏ها مطرح کرده بودند. خود آن شرایط می‏آید اولویت‏بندی می‏کند. آن وقت خود به خود ما دیگر مشکلی تحت عنوان پذیرش بی‏رویه دختران در دانشگاه نخواهیم داشت، چون این خانم برای خودش اولویت‏بندی می‏کند و در نتیجه چیزی با عنوان تزاحم اشتغال و مادری و همسری نخواهیم داشت. در این طراحی الگو، خانم کار نیمه وقت را برای خودش می‏پسندد و مشاغل سنگین را قبول نمی‌کند. چیزی تحت عنوان رغبت زنان به شغل مساوی با مردان اصلاً نخواهیم داشت. به همین دلیل است که می‏گویم باید کار فرهنگی انجام بدهیم و نداده‌ایم!

وقتی شما در فیلم می‏بینید که خانم چادری، خانم بدبخت و بیچاره‌ای است، سبزی پاک می‏کند، خدمتکار است و خانمی که کلاه معدن و مهندسی سرش است، این یک خانم متشخص است، خوب معلوم است که دختر من هم آن را می‏پسندد و دیگر حرف من را گوش نمی‌کند.

می‏گویند هر جا که بخواهند از جهت فرهنگی و مباحث فکری تغییر ایجاد کنند، دو عنصر را به صورت جدی تغییر می‏دهند؛ اول ادبیات که تغذیه کننده رسانه است، دوم معماری. همه خوب می‌دانیم که خانم‏ها مدیر داخلی خانه‏ها هستند و شاید تأثیرگذارترین عنصر در نظام خانواده، معماری باشد. از آغاز مشروطیت تاکنون اولین چیزی که مورد هجمه قرار گرفته، همین دو عنصر است؛ آشپزخانه و سرویس‌های اُپن به بی‌عفتی و بی‌حجابی منتهی شده، طراحی نوین داخل منزل به مصرف‏گرایی و دوری از قناعت رسیده، چینش داخل منزل؛ نظام حجب و حیاء را در داخل خانه و اختلاط حریم‌ها را شکسته و موارد دیگر. اینها همه عوارض خطرناک نظام نوینی است که در دهکده جهانی دارد شکل می‏گیرد. اگر حضرت تشریف بیاورند، فکر می‏کنید در مقابل این مدل‌هایی که ترویج می‏شود چه مدلی را ترویج می‌کنند؟ در حقیقت، در نقطه مقابل دهکده جهانی، چه معیارهایی را ارائه می‌دهند؟

در روایات به این نکته اشاره شده است که تسلیم و پذیرش در مقابل حکومت جهانی وجود دارد؛ یعنی باورها تغییر می‏کند. آن موقع می‌بینیم که حضرت عیسی‌مسیح(ع) پشت سر حضرت مهدی(عج) نماز می‌خواند و به طبع آن جمعیت کلان مسیحی با آن نشانه‌هایی که وجود دارد، تسلیم می‏شوند. اصلاً نیاز به خونریزی نیست، فقط یک تعداد کمی معاند می‏مانند. شما پیامبر گرامی اسلام (ص) را هم که می‏بینید، این جوری است. در اصل، اسلام مردم را قانع کرد. یک پذیرش در آنها ایجاد شد که بعد تعبدی داشت؛ مردم نمی‏پرسیدند چرا نماز صبح را این شکلی باید بخوانیم و چرا باید وضو بگیریم؟ پیامبر فرمودند که نماز بخوانید همان جور که من می‏خوانم. به نظر می‌رسد در زمان حضرت مهدی(عج) هم همین گونه خواهد بود؛ نوعی تسلیم و کرنش و تعظیم در مقابل حکومت حضرت و باورهای عمومی پدید می‌آید که به تبع آن هم بقیه خوبی‌ها و ارزش‌ها خود به خود نمود پیدا می‌کند.

عرض کردم باید طراحی الگو برای زنان قابل قبول باشد و نسبت به آن اقبال عمومی صورت بگیرد. مشکل الان بر سر این است که طراحی خوب نداشتیم. ببینید در بیمارستان شیفت شب خانم با آن ساعت طولانی فعال است. نمی‏گویم شیفت شب خانم نداشته باشیم، ولی تغییر ساعت و یکسانی ساعت کاری پرستار مرد با پرستار زن الان هم هست. ما می‏رویم روی بودجه‏ها فکر می‏کنیم؛ یعنی دو تا پرستار باید داشته باشیم، دو تا چهار ساعت کار کنند که یک پرستار زن مجبور نباشد هشت ساعت در شیفت شب کار کند.

به طور کلی می‌توان گفت، چون در نظام مهدوی، طراحی الگو به طور صحیح صورت می‌پذیرد، طبعاً با فطرت و سرشت آدمی سازگاری دارد و مردم بدون ایجاد تنش در مقابل آن تسلیم می‌شوند.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سربار ( دوشنبه 87/1/12 :: ساعت 1:19 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آدرس جدیدم
آیه الله جوادی آملی به پرسشهایی پیرامون مهدویت پاسخ گفته است
یا مهدی
سنگ مزار پدرم دست کودک فلسطینی است!
[عناوین آرشیوشده]